عشق همچون نقاشیست با این تفاوت که نقاشی را می توان پاک کرد اما عشق را هرگز!
یکی می پرسد اندوه تو از چیست ؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ می نویستم برای آنکه باید باشد و نیست
شب بود ، شمع بود ، من بودم و غم ... شب رفت ، شمع سوخت ، من موندم و غم ...
من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم ، چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم .
برچسب : نویسنده : bmahdiparviz2 بازدید : 148